کلاسـ جبـــــــــــــــــــــــــــرانیـ

کلاسـ جبـــــــــــــــــــــــــــرانیـ

همیشهـ تنبلـ تهـ کلاسـ بودمـ
تو همهـ یـ کلاســـــــــــــــــــا
تو همهـ یـ درســــــــــــــــــــا
.
.
.
حتی تو کلاسـ عاشقیـ ...

پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان دزدی» ثبت شده است

یا غایة آمال العارفین...
سلام 
امروز بد حور دلم هوای مسجد کرده بود...یادش به خیر روزایی که منتظر ماه رمضان و محرم بودم تا خونه پیدام نشه
هر روز صبح با بچه ها از مسجد شزوع می کردیم و تا ته همه ی حسینیه ها و موسسه و بسیج رو در نمیاوردیم ول کن نبودیم
یادمه روزای ماه رمضون شبها و  صبح ها تو مسجدمون قرآن می خوندند...اون روزا همت داشتم و چندین بار کلام پروردگارم رو می خوندم ولی حالا ... افسوس
امروز یاد یه خاطره افتادم ، هم تو دلم خندیدم و هم افسوس خوردم
چند سال پیش ماه رمضان بود که یه انسان از خدا بی خبر می اومد و کیف مردم رو می زد ...بله دزدی می کرد اونم چند روز متوالی
 مادرم از اونجایی که کلانتر و همه کاره مسجده چند روز حواسش رو از شیش دنگ رو به دوازده دنگ افزایش داد تا بتونه دزد رو بگیره...دیدنیه مادرم وقتی می خواد یه چیزی کشف کنه..الهی قربونش برم که تو کارش هم موفقه بد جور
یه کیف می ذاشت گوشه مسجد تو کیف هم پر می کرد از کتاب دعا ، یه نفر هم از دور مامور کبف می کرد تا اگه خانم دزده اومد بپره و بگیردش
یه چند شبی این کارو کرد تا اینکه بالاخره جناب دزد دم به تله داد ...بعله 
مامانم بدو و دزده بدو...هر وقت یادم می افته خیلی می خندم...نیست فیلم اکشن زیاد دوست دارم ، اون لحظه فکر کردم جکی جانم و از بالای پله ها خودم رو انداختم رو سر دزده ....درسته دست و بالم درد گرفت ولی دزد رو به کمک مادرم گرفتیم
خدایی اون لحظه جو حاکم بر استادیوم این کارو با من کرد ، وگرنه منو چه به این کارا 
پ.ن: خداوند در کتاب راهنمایی که ما درحقش خیلی کم لطفی می کنیم می فرماید که افرادی هستند بر قلب آنها مهر خورده می شود...همون سنگدلا ...همونایی که هر چی گناه می کنن و حق می بینن بد تر می شن و شقی تر...خدا به دادشون برسه ، تو ماه رمضان ، تو مسجد ، به جای عبادت !!!
پ.ن: خداوندا ازت می خوام همیشه و در همه حال قلبم رو از آن خود کنی ...پاک و رقیق ، سبکبال
پ.ن: چرا خواب از من فراریه ... دلم به دل سیر خواب می خوادNight
  • تنبلـ تهـ کلاسـ ...